داشتم با چه فلاكتي تكليف زبان مي نوشتم و تنها دلخوشي اين بود كه هر ورقي كه مي زنم يه آي لاو پولي. عطا. لاش باشه...!
هي عطا...! كلاس زبان رو؟
هي...!