سلام
فقط دلم مي خواد اينو بگم :
و عشق
صداي فاصله ها ست
صداي فاصله هايي که غرق ابهامند
نه
صداي فاصله هايي که مثل نقره تميزند
و با شنيدن يک هيچ مي شوند کدر
هميشه عاشق تنهاست
و دست عاشق در دست ترد ثانيه هاست
و او و ثانيه ها مي روند آن طرف روز
و او و ثانيه ها روي نور مي خوابند
و او و ثانيه ها بهترين کتاب جهان را به آب مي بخشند
و خوب مي دانند که هيچ ماهي هرگز
هزار و يک گره رودخانه را نگشود ...